خونِ تو خورشیدی کرد
شعر مبین اردستانی برای شهید حاج قاسم سلیمانی
بسم الله القاصم الجبارین
.
یک
در این ظلماتِ خوف، در این شبِ سرد
در این شبِ بیتمیزِ مرد و نامرد
بیواهمه روغنِ چراغِ حق شد
روشن بادا؛ خونِ تو خورشیدی کرد
دو
لبریز شد از صبحِ شهادت جانت
تابید به ما تبلورِ ایمانت
از چشمهی فیضِ ازلی روزافزون
روشن بادا به نورِ حق چشمانت
سه
بالنده و سرزندهتر از جانی تو
آری تو آبروی ایمانی تو
سوگند به خون که از ازل تا به ابد
همواره معاصرِ شهیدانی تو
چهار
گم کرده چنان شبزدگان فردا را
خفتیم دوروزه فرصتِ دنیا را
خورشید شدی، دمیدی از نو در خون
خونِ تو مگر به خود بیارد ما را
منبع: